رفتن به محتوای اصلی

جلسه چهارم

🔹جمعبندی بحث تا اینجا: فقه در سنت ما به معنای عام به کار رفته است. 
 
🔹 ظاهر برخی روایات این است که فقه به معنای خصوص احکام شرعیه است. 
 
🔹ولی چنین برداشتی اشتباه است و علت آن در همه این روایات، خلط مفهوم و مصداق است. 
اشاره به یک مصداق خاص دلیل بر تضییق مفهوم عام فقه که در دهها روایت به کار رفته است نیست. 

🔹نکته تکمیلی: فقه در روایات هم به معنای مطلق آگاهی در دین است و هم به معنای آگاهی همراه با درایت و تخصص. 
 
🔹بحث بعدی: معنای کلام 🔹اصطلاح کلام با معنای لغوی آن پیوند خورده است. 
 
🔹کلام، اسم مصدر است که به جای مصدر به کار می رود. 
 
🔹تکلم به معنای گفتگوی در موضوع است و نیازمند مخاطب نیست. 
 
🔹 برای معنای اصطلاحی کلام اقوال زیادی مطرح شده است که برخی از آنها از غرائب است. 
 
🔹 علامه حلی در نهایه المرام ده وجه را در معنای کلام ذکر می کنند. 
 
🔹 ادعا این است که نام این دانش کلام است و صاحبان این دانش این نام را برای آن گذاشته اند و تنها این دانش را باید کلام نامید. 
 
🔹ذکر چند مقدمه برای اثبات این مدعا: 
 
🔹 وضع کلام برای این دانش تعینی است نه تعیینی. 
 
🔹 قدیمی ترین کاربردهای کلام در این حوزه مفاد معنای لغوی را دارد. 
 
🔹 کلام و متکلم بر صاحبان این علم قبل از تاسیس دانش کلام اطلاق شده است. 
 
🔹 در نصوص اولیه اسلامی اعم از حدیثی و کلمات بزرگان مذاهب، کلام به معنای تکلم یعنی بحث در باب یک موضوع به کار رفته است. 
🔹ذکر قرائن این قضیه در جلسه آینده.