رفتن به محتوای اصلی

۴. دروغ بستن به خداوند، پیامبر اکرم و امامان علیهم‌السلام


طرح بحث و چکیده

دروغ بستن به خداوند، پیامبر اکرم و امامان علیهم‌السلام در روایات به عنوان مفطر روزه ذکر شده است؛ اما به خاطر ابهاماتی که در این روایات وجود دارد، باید بررسی شود که آیا این دروغْ واقعا روزه را باطل می‌کند یا تنها آن را از درجه‌ی قبول درگاه الاهی خارج می‌کند؟

آیات

در این زمینه آیه‌ای وجود ندارد.

روایات

در میان روایات پنج شش روایت صحیحه داریم. (دقیقا چندتا؟!)

روایت اول:

وَ عَنْهُ‏[1] عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُ عَنْ رَجُلٍ كَذَبَ‏ فِي‏ رَمَضَانَ‏ قَالَ أَفْطَرَ وَ عَلَيْهِ قَضَاؤُهُ فَقُلْتُ فَمَا كَذِبَتُهُ الَّتِي أَفْطَرَ بِهَا قَالَ يَكْذِبُ عَلَى اللَّهِ وَ عَلَى رَسُولِهِ ص‏

این روایت معلوم نیست از چه کسی نقل شده است؛ آیا از امامان نقل شده است یا خیر.

روایت دوم:

الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏4، ص: 89

10- عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ يُونُسَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ‏ الْكَذِبَةُ تَنْقُضُ‏ الْوُضُوءَ وَ تُفَطِّرُ الصَّائِمَ قَالَ قُلْتُ هَلَكْنَا قَالَ لَيْسَ حَيْثُ تَذْهَبُ إِنَّمَا ذَلِكَ الْكَذِبُ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ عَلَى رَسُولِهِ وَ عَلَى الْأَئِمَّةِ ع.

روایت سوم:

تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)، ج‏4، ص: 203

وَ رَوَى الْحُسَيْنُ بْنُ سَعِيدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ كَذَبَ‏ فِي‏ شَهْرِ رَمَضَانَ‏- فَقَالَ قَدْ أَفْطَرَ وَ عَلَيْهِ قَضَاؤُهُ وَ هُوَ صَائِمٌ يَقْضِي صَوْمَهُ وَ وُضُوءَهُ إِذَا تَعَمَّدَ.

روایت چهارم:

وَ فِي رِوَايَةِ مَنْصُورِ بْنِ يُونُسَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع‏ إِنَّ الْكَذِبَ عَلَى اللَّهِ وَ عَلَى الْأَئِمَّةِ ع يُفَطِّرُ الصَّائِم‏

روایت پنجم:

الخصال، ج‏1، ص: 286

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِيِّ عَنْ أَبِيهِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ بِإِسْنَادِهِ رَفَعَهُ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: خَمْسَةُ أَشْيَاءَ تُفَطِّرُ الصَّائِمَ الْأَكْلُ وَ الشُّرْبُ وَ الْجِمَاعُ وَ الِارْتِمَاسُ فِي الْمَاءِ وَ الْكَذِبُ عَلَى اللَّهِ وَ عَلَى رَسُولِهِ وَ عَلَى الْأَئِمَّةِ ع.

استدلال به روایات

استدلال به روایات بالا برای اثبات مفطر بودن دروغ بستن به خداوند با چالش‌هایی روبه‌روست

  • ضعیف بودن سند روایات

در میان روایاتی که آمد، روایات (کدام روایات؟) از جهت سندی ضعیف‌اند اما روایات (کدام روایات؟) صحیح‌السند هستند. بنابراین می‌توانیم به روایات استناد کنیم. (نیازمند تکمیل)

  • تعارض با روایات دیگر

همان طور که در مباحث دیگر آمده است، روایاتی داریم که روزه‌دار کافی است از سه یا چهار مورد پرهیز کند. ( ارجاع به روایات، پیوند به مباحث)

پاسخ: این روایات با منطوق آن روایات تعارض ندارد. تعارض میان منطوق این روایات و اطلاق روایات دیگر است که سبب می‌شود آن اطلاق‌ قید بخورد و آن روایات مقید شوند. (تعارض منطوق و مفهوم)

  • وجود قرینه بر استعمال مجازی کلمه‌ی افطار

در بعضی از این روایات، دروغ بستن به خداوند، مبطل وضو و روزه شمرده شده است. از آن‌جا که می‌دانیم این دروغ وضو را باطل نمی‌کند، بطلان وضو بااین دروغ، به معنای نقص و نقض کمال وضو است. ابطال و افطار در این‌جا به معنای نقض کمال است و برای روزه هم همین معنی را دارد.

پاسخ (۱)

از نظر اصولی لازم نیست به خاطر یک فقره، فقره ی دیگر را تغییر ظهور دهیم مثل اغسل للجمعه و الجنابه. در بحث فعلی هم همین است که ناقض وضو می تواند نباشد ولی دلیلی ندارد نقض صوم را بر نقض بر کمال حمل کنیم. سیاق باید به عنوان قرینه باشد. اگر در یک فقره قرینه خاصی باشد معنایش این نیست که باید از باقی فقرات هم رفع ید کنیم. البته ممکن است یک جا سیاق قرینه شود ولی یک قاعده کلی نمی توان ایجاد کرد. تازه اینجا مثل اغسل للجمعه و الجنابه نیست چون ماده یکی نقض و ماده دیگری افطار است و کار سخت تر است. (نیازمند ویرایش) (قرینه‌ی سیاق)

پاسخ (۲)

بر فرض کسی بگوید این روایات مجمل است، ما روایات خلو از این هم داریم که در آن نقض نیامده است مثل روایت اول سماعه

نکته: اقای خویی در مورد دو روایت سماعه که یکی با زیاده و یکی بی زیاده است می گوید چون سند هم واحد است پس متحدند و ما در اصل زیاده تشکیک می کنیم و به قدر متیقن اخذ می کنیم. اشکال استاد: در دوران بین زیاده و نقیصه اصل این است که زیاده زیاد نشده است چون احتمال اینکه شخص سهوا چیزی را نیاورد بیشتر از این است که عمدا یا سهوا چیزی را اضافه کند پس احتمال زیاده بیشتر است و اصل زیاده است و اصل عدم زیاده در عمد واضح است و در سهو هم به نظر واضح می رسد. (ارجاع) (اصل زیاده و عدم زیاده)

  • وهو صائم در روایت سماعه

برخی می گویند به خاطر و هو صائم روشن می شود که امام کذب را مبطل روزه نمی دانند. پس معلوم می شود بحث سر جهت کمالی صوم است.

پاسخ:

اینجا چند احتمال ذکر کرده اند و یکی از احتمالات این است که این و هو صائم یعنی او روزه بود و کذب آورد و این عبارت مربوط به قبل بوده است و پس و پیش شده است.

قرینه‌ی این نظر روایتی است که در النوادر آمده است:

النوادر(للأشعري)، ص: 24

وَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ كَذَبَ عَلَى اللَّهِ وَ عَلَى‏ رَسُولِهِ‏ وَ هُوَ صَائِمٌ نَقَضَ صَوْمَهُ وَ وُضُوءَهُ إِذَا تَعَمَّدَه‏

احتمال دیگر اینکه جمله خبری به معنای انشا باشد یعنی یجب علیه الصوم. بعد اقای خویی گفته در عربی ایجاب را با جمله خبری نمی اورند ولی به نظر استاد این ادعا روشن نیست.

(نیازمند ویرایش)

نظریه‌های احتمالی، نظرات علما، اجماع، شهرت نقد

به لحاظ فتوایی عمده قائل به مبطلیت شده اند الا سید مرتضی در جمل و ابن ادریس در سرائر.

فقهای زمان ما عمدتا احتیاط کرده اند و وجهش مشکل است با وجود روایات صریح. چه بسا روایات را مجمل دیده اند و ظهور سیاقی درست کرده اند (من با این نظر موافقم) (نیازمند ویرایش)

    • صدوق:

ما يمسك عنه الصائم

قال أبى رحمه اللّه في رسالته الىّ‌: اتّق يا بنىّ‌ في صومك خمسة أشياء تفطرك، الأكل و الشرب، و الارتماس في الماء، و الجماع، و الكذب على اللّه و رسوله و على الأئمّة عليهم السلام

    • سید مرتضی جمل العلم و العمل:

و قد الحق قوم من أصحابنا بما ذكرناه في وجوب القضاء و الكفارة اعتماد الكذب على اللّه تعالى و على رسوله صلى اللّه عليه و آله و سلم و على الأئمة عليهم السلام

و الارتماس في الماء و الحقنة، و التعمد للقيء [١]، و السعوط، و بلع مالا يؤكل كالحصى و غيره.

و قال قوم [٢]: إن ذلك ينقض الصوم و إن لم يبطله، و هو أشبه.

    • ابن ادریس

      سرائر:

و الذي يقوى في نفسي و أفتي به، و أعتقد صحته ما ذهب إليه المرتضى إلاّ ما أستثنيه، لأنّ‌ الأصل براءة الذمة، فمن علّق عليها شيئا يحتاج إلى دليل شرعي

    • کاشف الغطا

    • ایشان می‌گوید این کذب منصرف به امور دینی است
    • نقد: کذب علی الله و علی الائمه علیهم السلام حرام است چه در امور دین باشد چه در دنیا

این به خاطر اطلاق است.

استدلال‌های مطرح

نقاط مهم

سوالات

ایا در موارد دیگری ولو احتمالا کلمه افطار مجازی به کار رفته است؟